مقررات عمومی
مـــــاده ۱
قوانین عمده مذهبی و هویت راجع به مسیحیانی که همیشه از طرف مقامات کشوری ایران رسما شناخته و رعایت میشدهاند و قوانین مربوط به وضعیت حقوق و صلاحیت جمعیتهای کاتولیکی و وضعیت مذهبی و حقوقی افراد مسیحی کاتولیک در ذیل شرح داده میشود.
مـــــاده ۲
جمعیتهای کاتولیکی ایران به شرح زیر میباشد:
جمعیت دارای آداب ارمنی
جمعیت دارای آداب کلدانی
جمعیت دارای آداب لاتین
مـــــاده ۳
از نظر کلیسا هر شخصی که غسل تعمید کرده باشد واجد حقوق و تکالیف میباشد. هر کسی با تولد و یا باالحاق جزء جمعیتهای مذکور در ماده ۲ محسوب میگردد.
مـــــاده ۴
هر یک از جمعیتهای مذهبی مذکور در ماده ۲ دارای شخصیت حقوقی مستقل و یا سلسله مراتب سازمان مخصوص به خود میباشد، این شخصیت حقوقی همیشه از طرف دولت و کلیسا برای آنها شناخته شده است این جمعیتها با وجود شخصیت مجزی کلا جز کلیسای کاتولیک محسوب میشوند که رییس آن پاپ میباشد و با کلیسا یک واحد قانونی غیر قابل تقسیم تشکیل میدهند.
مـــــاده ۵
در کلیه موضوعات که جزء صلاحیت این جمعیتهای مذهبی بود و این قانون متن خاصی برای آنها پیشبینی نکرده است مقررات حقوقی مذهبی مسیحی و حقوق مدنی ایران که با قانون مذهبی تعارض نداشته باشد اجراء میگردد.
مـــــاده ۶
مفهوم عبارت این قانون و کلیه متن به خوبی این معنی را نشان میدهد.
در صورت ابهام برای تفسیر و فهم این قانون قصد قانونگذار را باید در نظر گرفت و چون این افکار از قوانین عمومی کلیسای کاتولیک سرچشمه گرفته است مطابق روح این قوانین باید تفسیر گردد و در مواردی که از قوانین و آداب جمعیتهای مذهبی کلیسای کاتولیک شرقی الهام گرفتهاند مطابق روحیه آن قوانین و آداب تفسیر خواهند شد.
۱٫ سلسلهمراتب و صلاحیت
مـــــاده ۱
انتخاب و تعیین روسای مذهبی، روسای جمعیتها مانند پاتریارش و کشیشها و همچنین انتخاب روسای مذهبی و مصادره امور کلیسا از صلاحیت انحصاری و حقوقی و خاص کلیسا میباشد.
مـــــاده ۲
اداره کردن امور کلیسا با تطبیق و اجرای صحیح قوانین مذهبی و قوانین مربوط به احوال شخصی بر عهده هیراک یا رئیس مذهبی میباشد.
مـــــاده ۳
امور زیر از صلاحیت خاص و انحصاری مقامات مذهبی میباشد:
تهیه و تنظیم قوانین مذهبی
قضاوت نسبت به متخلف از قوانین مذهبی بنابراین تشکیل دادگاههای مذهبی – تعیین مواردی که مربوط به مسائل مذهبی میگردد و موارد قضایی حقوقی و کیفری مربوط به اشخاص که در امتیاز رسیدگی دادگاههای مذهبی بهرهور میباشد
تحمیل کیفرهای مذهبی به تابعین خود
مـــــاده ۴
جمعیتهای مذهبی ارمنی و کلدانی نسبت به موضوعات مواد نامه موتوپروپریو مورخ ۲ ژوئن ۱۹۵۷ و جمعیت لاتینی تابع قانون مذهب مسیحی میباشد.
مـــــاده ۵
صلاحیت سلسله مراتب مذهبی کاتولیکی فقط شامل موضوعات مذهبی و معنوی نیست بلکه مانند سابق چنان چه از قانون حاضر نیز فهمیده میشود شامل موضوعات مختلط میباشد.
مـــــاده ۶
سازمان مذهبی و کلیسایی جمعیتهای مذهبی و فعالیت آنها مطابق قوانین مذهبی بر عهده مقامات کلیسا میباشد.
مـــــاده ۷
مقام قضایی میتواند هر موقع که مقتضی بداند برای اجرای تصمیمات و احکام صادره مطابق قوانین مذهبی مراجعه به مقامات کشوری بکند.
مـــــاده ۸
مقامات مذهبی صلاحیتدار در محلهای مقدس مانند کلیسا، معبد، قبرستان، خانههای وابسته: امور مذهبی او همیشه آزادانه رسیدگی به امور قضاوت می کنند.
قوای لشکری و پلیس نمیتوانند بدون اجازه مقامات صلاحیتدار کلیسا وارد این محلهای مذهبی شوند.
۲٫ ازدواج
مـــــاده ۹
آثار نامزدی که شرعا منعقد شده باشد و جبران زیان در حال فسخ و مبالغی که باید پرداخته شود از صلاحیت مقامات مذهبی میباشد.
مـــــاده ۱۰
مسائل زیر نیز از صلاحیت مقامات مذهبی میباشد:
ازدواج که در کلیسای کاتولیک منعقد شده باشد
شرایط و تعهدات ناشیه از آن
اعتبار و بطلان و فسخ آن
جدایی بین زوجین
مـــــاده ۱۱
مسائل زیر از صلاحیت مقامات مذهبی میباشند:
نتایج جدایی زوجین مانند موضوع اموال و البسه و مهر و نفقه غذایی
تعیین مبلغی که باید یکی از زوجین در صورت صدور حکم بطلان ازدواج یا انحلال آن بپردازد.
مـــــاده ۱۲
ازدواج بین زوجین که یکی از آنها کاتولیک و دیگری غیر کاتولیک باشد و ازدواج منعقده بین دو کاتولیک در خارج از کلیسای کاتولیک باطل میباشد، چنین ازدواجی در صورتی اعتبار پیدا میکند که تشریفات آن مطابق مقررات مذهبی صورت گیرد، تجدید تشریفات مذهبی در مقابل هر یک از مقامات مذهبی دیگر هیچ اعتباری ندارد و زوجین تابع مقرراتی میباشند که آن ازدواج در کلیسای کاتولیک منعقد شده است.
مـــــاده ۱۳
ازدواج در جمعیت ارامنه و کلدانی تابع تشریفات مذهبی ازدواج کلیسای شرقی مقرر در موتوپروپریو مورخ ۲۲ فوریه ۱۹۴۹ و در جمعیت لاتینی ازدواج تابع قانون و حقوق مذهبی لاتین میباشد.
مـــــاده ۱۴
موضوعات فرزندی، اعلام شناسایی طفل و آثار آن، فرزندخواندگی، ولایت قهری پدر، حضانت اطفال و تربیت آنها از صلاحیت مقامات مذهبی میباشد.
مـــــاده ۱۵
موضوعات قیومیت صغار، انتخاب قیم، تغییر و عزل و رسیدگی به حساب قیومیت از صلاحیت مقامات مذهبی میباشد.
مـــــاده ۱۶
مقامات مذهبی صلاحیتدار باید اسناد مربوط به تولد، ازدواج و وفات را مطابق قانون یا بر حسب، تقاضای اشخاص ذینفع باید در دفاتر اسناد رسمی ثبت و به ادارات کشوری صلاحیتدار وقوع آنها را ابلاغ کنند.
مـــــاده ۱۷
در کلیه دعاوی زناشویی مطابق قواعد مقرر در آئین دادرسی رفتار میشود.
۳٫ اموال
مـــــاده ۱۸
کلیسای کاتولیک و مقر پاپ حق طبیعی و مطلق و با استقلال برای تملک اموال منقول و غیر منقول با وسایل قانونی دارند. بنابراین میتوانند مالک باشند و اموال خود را در اجرای منظور و مقاصد اداره کنند.
پاتریارشها و ارکیدیوسزها و دیوسزها و مجامع مذهبی و کلیه اشخاص حقوقی که شخصیت حقوقی آنها به موجب قانون و یا دستورات مقامات مذهبی صلاحیتدار شناخته شده است از همین حقوق استفاده میکنند.
این شخصیتهای حقوقی مدارک مربوط به شخصیت قانونی خود را به مقامات کشوری ابلاغ میکنند.
مـــــاده ۱۹
جمعیتهای ارمنی و کلدانی مطابق قواعد موتوپروپریو مورخ ۹ فوریه ۱۹۵۳ و جمعیت لاتین مطابق حقوق مسیحی میتوانند تحصیل اموال کرده و آنها را اداره کنند – قواعد مدنی نیز باید رعایت شود.
مـــــاده ۲۰
مقام مذهبی صلاحیتدار میتواند از تابعین خود حقوقی برای سرویسهای مذهبی و نیز برای دوام و بقای روحانیون و مقاصد دیگر مذهبی وضع و وصول کند.
مـــــاده ۲۱
در صورت انحلال و از بین رفتن یک شخص حقوقی مذهبی اموال به شخص حقوقی مذهبی مافوق او میرسد ولی همیشه نیت موسسین و بیمهکنندگان اموال و حقوق قانونی و قوانین مخصوصی که شخص حقوقی منحله تابع آن بوده است باید رعایت گردد.
مـــــاده ۲۲
مقام مذهبی میتواند کلیسا و معابد محلهای مذهبی و مساکن برای روحانیون و مدارس – بیمارستان و پرورشگاه ایتام و قبرستان بسازند در موارد مذکور فوق باید مقررات عمومی قانون مدنی راجع به طریقه ساختمان و بهداشت رعایت گردد.
مـــــاده ۲۳
مقام مذهبی صلاحیتدار که مطابق قواعد مذهبی تاسیسات نیکوکاری با داشتن حق مالکیت اموال برای ادامه کار خود ایجاد کند.
۴٫ امتیازات اشخاص
مـــــاده ۲۴
اعضای روحانیت به طور کلی اعم از سمینر و اعضای تازه وارد مادام که به کار خود اشتغال دارند از خدمت نظام وظیفه معاف هستند.
مـــــاده ۲۵
اعضای روحانیت و مردان و زنانی که حرفه آنها اشتغال مامور مذهبی میباشد در محاکم مذهبی محاکمه میشوند.
۵٫ آموزش
مـــــاده ۲۶
کلیسای کاتولیک میتواند به آموزش و تعلیم تابعین خود بپردازد و برای این کار مدارس از هر درجه افتتاح کرده معلمین استخدام کرده و آنها را تغییر دهد و عزل کند و شاگردان را از مدارس اخراج کند.
مـــــاده ۲۷
مدارس باید برنامه خود را با برنامه وزارت فرهنگ از نظر مواد تدریسی و تنظیم امتحانات تطبیق داده ولی برای برنامه مذهبی و برای آموزش در سمینارها و تشکیلات مذهبی و آن چه که به حقایق کاتولیکی و اخلاقی ارتباط دارد آزادی عمل دارند.
مـــــاده ۲۸
مقامات مذهبی میتوانند نوشتههای لازم برای آموزش مذهبی و کاتولیکی طبع کرده و نشر دهند.
۶٫ دادگاههای مذهبی
مـــــاده ۲۹
مقامات مذهبی میتوانند برای موضوعات جزء صلاحیت خود دادگاههای مرحله اول و دادگاههای مرحله پژوهشی تاسیس کنند و نیز میتوانند حقوقی برای هزینه دادگاهها دریافت دارند.
مـــــاده ۳۰
علاوه بر دادگاههای متشکله برای امور مذهبی دادگاههای دیگری برای موضوعات مختلط مذکور در ماده ۵ (دادگاههای رسیدگی به اموال شخصی) نیز تشکیل مییابد.
مـــــاده ۳۱
جمعیتهای مذهبی ایران از حیث آئین دادرسی قوانین زیر را باید رعایت کنند:
آئین دادرسی کلیسا شرقی که بوسیله موتوپروپریو ۶ ژانویه ۱۹۵۰ منتشر شده است. جمعیت لاتینی از قانون و حقوق مذهبی تبعیت میکند
دستورات مقام پاپ نسبت به بعضی موضوعات در صورت احتیاج
قواعد حقوقی ایرانی راجع به صلاحیت جمعیتهای کاتولیکی
مـــــاده ۳۲
احکام و قرارهای قابل اجراء صادره در خارج از ایران به وسیله محاکم حقوقی و مذهبی نسبت به موضوعاتی که در صلاحیت مذهبی کاتولیکی ایران میباشد فقط پس از تنفیذ از طرف مقامات مذهبی صلاحیتدار ایران قابل اجراء هستند.
مـــــاده ۳۳
مقام مذهبی میتواند برای موضوعاتی که در صلاحیت او هستند در صورت فوریت از وزارت کشور تقاضا کند که مانع از مسافرت خوانده دعوی بشود برای این کار باید دلایل تقاضا خود را رعایت قوانین عمومی کشور ذکر کند.
مـــــاده ۳۴
دادگاههای مذهبی در موضوعات جزء صلاحیت خودشان میتوانند در صورت لزوم برای تشریفات ابلاغ و دستور جلب به مقامات پلیس قضایی مراجعه کنند.
مـــــاده ۳۵
احکام و قرارهای صادره از دادگاههای مذهبی که قطعی و قابل اجراء هستند به وسیله اوامر اجرایی مقرر در آئین دادرسی مدنی اجرا میشوند، مقامات قضایی مذهبی نمیتوانند اجرا این احکام و قرارها را با احکام و قرارهای مشابه آنها متوقف سازند.
مـــــاده ۳۶
هر موقع که در دادگاههای عادی ایراداتی مطرح شود که مربوط به احوال شخصیه باشد و به موجب قانون حاضر در صلاحیت دادگاههای مذهبی باشد مطالعه موضوع معلق میشود و برای طرفی که باید دلیل اقامه کند مهلت کافی داده میشود تا از مقام صلاحیتدار راجع به ایراد تصمیمی اتخاذ شود.
۷٫ وصیت
مـــــاده ۳۷
هر کس به سن ۱۸ تمام رسید و عدم صلاحیت وصیت کردن او اعلام نشده باشد میتواند اموال خود را به وسیله وصیت ببخشد اشخاص زیر صلاحیت وصیت کردن ندارد:
.کسانی که به سن ۱۸ سال تمام نرسیدهاند جزء استثنائاتی که در حقوق مذهبی پیشبینی شده است.
محجورین به علت بیماری دماغی.
راجع به اعضای روحانی و کسانی که حرفه آنها اشتغال به امور مذهبی میباشد مقام مذهبی مطابق قانون مذهبی صلاحیت وصیت کردن آنها را تعیین میکند.
مـــــاده ۳۸
مقامات مذهبی صلاحیت تصدیق صحت وصیتنامه افراد کاتولیک و اعضای روحانی و یا کسانی که حرفه آنها اشتغال به امور مذهبی باشد مطابق قانون مذهبی دارند به علاوه نسبت به اعتبار وصیتنامه و لزوم اجرای آن تصمیم میگیرد.
مـــــاده ۳۹
در امور ارثیه بین مرد و زن هیچ فرقی نیست.
مـــــاده ۴۰
وصیتنامه ممکن است به وسیله سند رسمی به شکل علنی یا محرمانه و یا دستنویس با رعایت مقررات قانونی صورت گیرد.
مـــــاده ۴۱
نزدیکترین وراث اولاد و اولاد اولاد میباشد، اولاد راسا و مستقلا ارث میبرند، اولاد اولاد که مورث آنها قبلا فوت کرده است به جانشینی او آمده و سهم فرزند متوفی بین آنان تقسیم میشود.
مـــــاده ۴۲
وراث متوفایی که دارای اولاد نباشد پدر و مادر او میباشند که هر کدام راسا ارث میبرند. اولاد پدر یا مادری که درگذشتهاند به جای پدر و مادر آمده و سهمالارث او را بین خود تقسیم میکنند در صورت نبودن وارث در یک طبقه وراث طبقه بعدی ارث میبرند.
مـــــاده ۴۳
وراث متوفایی که دارای اولاد و پدر و مادر نمیباشند، اجداد میباشند که در هر درجه راسا ارث میبرند در صورت فوت جد پدری یا جد مادری سهمالارث جد به وراث همان کلاله میرسد در صورت فوت اجداد … یک کلاله بدون گذاشتن وراث تمام ماترک به وارث کلاله دیگری میرسد.
مـــــاده ۴۴
زوج یا زوجه میتواند در صورتی که زوجه یا زوج متوفی دارای اولاد و یا اولاد اولاد باشد حق انتفاع نصف ملک و یا مالکیت یک چهارم ماترک را مطالبه کند.
زوجه یا زوج با بودن پدر و مادر متوفی و یا اعقاب آنها به یک ربع مالکیت و یا سه چهارم حق انتفاع ذیحق است، با بودن اجداد و یا اخلاف آنها به نصف مالکیت و یا نصف حق انتفاع ذیحق است و در صورت نبودن اجداد یا اخلاف آنها به تمامی ماترک ذیحق است.
مـــــاده ۴۵
فرزندخوانده و اولاد او نسبت به کسی که او را به فرزندی قبول کرده است همان حق وراثت اولاد قانونی را دارد ولی فرزندخواندگی حق وراثت به پدرخوانده و وراث او نسبت به اموال فرزندخوانده نمیدهد.
مـــــاده ۴۶
برای اولاد قانونی، پدر و مادر، برادر و خواهر و زوج یا زوجه قانون سهمی و یا حقوقی تعیین کرده است که نمیتوان تغییر داد، اطفالی که بعد از ازدواج از طرف زوج شناختهشده اند مانند اطفال قانونی ارث میبرند.
مـــــاده ۴۷
کسی که بعد از فوت خود اولاد و یا اولاد اولاد، پدر، مادر برادر خواهر یا زوج و زوجه از خود باقی میگذارد میتواند آنچه زیاده بر سهم محفوظ قانونی است به دیگری ببخشد، در غیر این مورد میتواند تمام اموال خود را ببخشد.
مـــــاده ۴۸
سهم محفوظ قانونی به طریق زیر تعیین میشود:
برای یکی از اولاد یا اولاد اولاد سه چهارم ماترک
برای پدر یا مادر نصف
برای هر یک از برادر یا خواهر یک ربع
برای زوج یا زوجه کلیه حق او از ماترک به عنوان مالکیت موقعی که تنها وارث باشد ولی موقعی که همراه با وراث قانونی باشد نصف این حق در صورتی که وارث واجد باشد.
مـــــاده ۴۹
زوج یا زوجه میتواند به وسیله وصیتنامه حق انتفاع تمام سهم اولاد و اولاد اولاد را به زوجه یا زوج تملیک کند این حق انتفاع به جای حق ارث قانونی زوجه یا زوج است که همراه با اولادهای مشترک ارث میبرد در صورتی که زوج یا زوجه ازدواج دیگری بکند حق انتفاع او به نصف تقلیل مییابد.
مـــــاده ۵۰
اموالی که متوفی در زمان حیات خود به دیگری واگذار نکرده است جز در مورد ماده ۴۸ قانون به وراث قانونی او میرسد.
مـــــاده ۵۱
اموال متعلق به کشیشی که بدون وصیتنامه درگذشته است و یا اموالی که به دیگران با وصیتنامه نبخشیده باشد به کلیسا داده میشود به استثنای اموالی که مالکیت شخصی آنها محرز گردد که در این صورت ماده ۴۴ قانون درباره آنها اعمال میشود. اموال شخص مذهبی که بدون وصیتنامه درگذشته است و یا اموالی که تملیک به غیر نکرده است به تشکیلات مذهبی داده میشود ولی سهم محفوظ قانونی باقی میماند.
مـــــاده ۵۲
اشخاص زیر نمیتوانند به وسیله وصیتنامه به هیچ وجه ارث ببرند.
شخصی که با اراده یا بر خلاف قانون مورث را به قتل رسانده و یا باعث قتل او شده است.
شخصی که با تقلب، تهدید و یا به عنف باعث و یا مانع وصیت و یا لغو وصیتنامه گردیده است.
کسی که با اراده یا به طور غیر قانونی وصیتی را از بین برده و یا خراب کرده است در موقعیتی که شخص وصیتکننده نتوانسته هیچ اقدامی بکند.
عدم لیاقت یا عدم اهلیتهای فوق در صورتی که وصیتکننده شخص محروم را ببخشد از بین میرود این عدم اهلیت فقط شامل شخص محروم از ارث میشود به طوری که اولاد و اولاد اولاد او عینا مانند این که شخص محروم از ارث قبلا درگذشته باشد از متوفی ارث میبرد.
مـــــاده ۵۳
وصیتکننده میتوانند به موجب وصیتنامه قسمتی از مال خود را به دیگری تملیک کند بدون آن که او را وارث قرار دهد.
مـــــاده ۵۴
مال مورد وصیت باید در وضعیت و شرایطی که در روز افتتاح ارث است به شخص استفادهکننده از وصیت داده شود.
مـــــاده ۵۵
وصیتی که اجرای آن ممکن نباشد و یا وصیتی که به شخص مدیون به ماترک میباشد، شده باشد ممکن است به همان نسبت تقلیل داده شود.
مـــــاده ۵۶
برای ارث بردن وارث باید در موقع افتتاح ارث زنده باشد و اهلیت داشته باشد. حقوق وارثی که پس از افتتاح ارث فوت کند به مورثه خود او میرسد.
مـــــاده ۵۷
طفل از موقع وجود نطفه ارث میبرد مشروط بر این که زنده به دنیا بیاید.
مـــــاده ۵۸
تملیک اموال به وسیله وصیتکننده به نفع روح معتبر است و از سوی وارث لازمالاجرا است.
مـــــاده ۵۹
تملیک به نفع کلیسا یا امور خیریه معتبر است در صورتی که اشخاص حقوقی که به نفع آنها تملیک شده است تعیین نشده باشد وصیت به نفع کلیسا و یا امور خیریه محل اقامت وصیتکننده تلقی میشود.
مـــــاده ۶۰
رئیس مذهبی هر محل صلاحیت نظارت و اجرای مقررات و مواد ۵۵ و ۵۹ را دارد.